Login Register

ورود به حساب کاربری

نام کاربری
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد حساب کاربری

Fields marked with an asterisk (*) are required.
Name
نام کاربری
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
پست الکترونیکی *
تکرار پست الکترونیکی *

باور امنیتی

جان سخن این است که نظریه معرفت‌شناسی سازمان این ضرورت را نشان می‌دهد که برای گریز از «مهلکه باور کاذب» که در طی زمان به‌ صورت «صادقانه»ای برساخته می‌شود، ضروری‌ است تا مدیران ارشد سازمانی و ازجمله مدیران ارشد سازمان‌های امنیتی نو به نو تغییر کنند. شناخت و باور شاید بیش از هر چیز مبتنی بر مفروضات و ساخته‌های ذهنی ماست. این مفروضات بیش از هر چیز در «چگونه اندیشیدن؟» در حکمرانی و سیاست‌گذاری شایسته توجه‌اند. یک پرسش مهم معرفت‌شناسی این است که «شناخت چگونه پدید می‌آید؟» داده‌ها و اطلاعات را چگونه و با چه «فیلتری» برمی‌گزینیم و چگونه آنها را تحلیل می‌کنیم؟ آموزه‌های معرفت‌شناسی به ما می‌گوید که از جمع‌آوری داده‌ها تا طبقه‌بندی آنها تحت عنوان اطلاعات و تا تحلیل و تبدیل آنها به خِرد، همه و همه تحت تأثیر مفروضه‌های ذهنی و باورهای ماست. گویی روح و روان ما چیزی را تجربه کرده و دانش خود را از پیش به‌ دست آورده است. ارسطو و افلاطون هر دو بر این باورند که «معرفت همواره به کلیات تعلق می‌گیرد. ما به اشیای خاص تا به آنجا معرفت داریم که آنها را مصادیق امر کلی بشناسیم». پس از قضاوت روحی-روانی درباره یک امر آنچه می‌ماند، تنها تذکر و انطباق و یادآوری‌ است. اینکه چه کسی جاسوس و نفوذی ا‌ست، گاه با شواهد و مدارک متقن به‌ دست می‌آید؛ اما گاه بر‌اساس مفروضات و تحلیل‌های ذهنی به باورهای یک مأمور امنیتی تبدیل می‌شود. شما با تحلیل به یک باور رسیده‌اید باقی می‌ماند به انطباق با مصادیق و لذتی که از انطباق تحلیل خود با «کیس»ها می‌برید. روان، سرشار از لذت انطباق و غرور کشف می‌شود و در دادگاه ذهن به قطعیت و صدور حکم می‌پردازد. باقی این «روایت» در صحنه سیاست به تصویر عینی کشیده می‌شود؛ و تمام. این گرفتاری اغلب سازمان‌های امنیتی است. قائم‌مقام سازمان «سیا» در دستورات سازمانی خود تأکید می‌کند که پژوهشگران سازمانی باید نسبت به فرایندهای تحلیلی و مفروضاتی که مبنای استدلال در سیاست‌گذاری‌ است، حساس باشند. این مفروضات باورهای کاذبی را درباره پرونده هسته‌ای ایران ایجاد کرده و مبنای دیپلماسی تحریم از سوی آمریکا شده است. در چنین حالتی‌ است که «شواهد» و «مدارک» «برساخته» می‌شود تا یک «باور کاذب» به‌ صورتی صادقانه قوام یابد؛ یعنی از روی باور و در «عین صداقت» به جمع‌آوری اطلاعات، به تقطیع شنودها و خلاصه‌نویسی آنها پرداخته می‌شود و مخاطبان

«به راه» می‌شوند.‌ مفروضه‌های ذهنی برای ما مسیری ایجاد می‌کند که در طی زمان به آن وابسته می‌شویم، به آن دل می‌بندیم و بخشی از هویت ما می‌شود. هم از این رو است که پشت ‌پا زدن به این باورها به معنی پشت پا زدن به هویت‌مان می‌شود و بدین‌سان از آن دل نمی‌کنیم. هویت چونان فرزندی‌ است که در طی زمان آن را پرورانده‌اید؛ دل‌کندن از آن مانند ضربه‌زدن به هویت و فرزند شخصیتی‌مان می‌شود. هیچ‌کس دوست ندارد فرزندی را که در درون خود پرورانده است، به دست خود نابود کند. این همان وابستگی به مسیر است؛ وابستگی به مسیر هویتی. درست مانند یک سازمان که وابسته به مسیر می‌شود. وابستگی به مسیر در طی زمان مانند بهمنی است که لحظه به لحظه سنگین‌تر می‌شود و به نقطه آسیب‌پذیری می‌رسد. تغییر مقامات امنیتی شاید بتواند بخشی از این ماجرا را کاهش دهد. وابستگی به مسیر باورهای هویتی در سازمان‌های امنیتی همین کارکرد را دارد و از‌آن‌رو که پنهان است و در لایه‌های امنیتی گم می‌شود، به بازتولید خود در لایه‌های پنهان بدنه ماشین دولتی ادامه می‌دهد. همین باور به گزینش و پرورش نیروی انسانی متناسب با خود می‌پردازد و شاید یکی از نقطه‌های نفوذ همین باشد؛ چون دشمن به‌اصطلاح دست شما را می‌خواند و از کانال همین باور، افراد و افکار خود را به درون سازمان شما نفوذ می‌دهد. او می‌داند که به چه غذای فکری، هویتی و شخصیتی «میل» دارید و همان را برای شما آماده می‌کند و شما را از همان طریق مسموم می‌کند.‌چه باید کرد؟ یکی از روش‌های مهم برای مقابله با این بیماری، آزادی و فضای باز سازمانی در درجه اول و آزادی سیاسی سازمان‌یافته در درجه دوم است. در فضای آزاد باورها به بوته نقد درمی‌آید و از سنگینی بی‌رویه «بهمن باورهای کاذب» جلوگیری می‌کند و آن را از رسیدن به نقطه فروپاشی بازمی‌دارد.

آنچه در سه سرمقاله گذشته درباره سیاست‌گذاری نظامی-امنیتی گفتم، شاید در حدود یک ماه پیش نگاشته شده بود و بر حسب اتفاق انتشار آخرین بخش آن هم‌زمان شد با تغییر آقای حسین طائب

گویی از طریق آن نوشتار این تغییر بسیار عادی جلوه داده شده بود و حال آنکه جان کلام آن نوشته این است که نباید اساسا چنان مسئولیت‌هایی را برای مدت طولانی به یک فرد سپرد. منطق این است که «رأس» چنین سازمان‌هایی پی‌درپی و در مدت‌زمانی بسیار کوتاه‌تر از آنچه در ایران مرسوم است، در تغییر و تحول باشد تا از وابستگی به مسیر باورهای برساخته مقامات امنیتی در امان باشد. تغییر رأس چنین سازمان‌هایی سبب می‌شود که از شبکه‌سازی امنیتی، از یارگیری سیاسی-امنیتی، از تصلب فکری و سازمانی و در نهایت از ایجاد روزنه‌های نفوذ جلوگیری شود. در ایران مدیر ارشد امنیتی کم از رؤسای قوای سه‌گانه نیست و بلکه از حیث قدرت غیررسمی بالاتر است. چگونه است که برای رؤسای قوای سه‌گانه مدت‌زمان تعیین می‌شود و اجازه بازگشت به آنان داده نمی‌شود؛ اما مسئولیت یک مقام امنیتی به 13 سال می‌انجامد؟ این نقیصه‌ای‌ است که باید با نگاه کارشناسی و به دور از جنجال‌های سیاسی به آن پرداخته شود تا فهم مشترکی در سنت اداره کشور به دست آید و امنیت حقیقی برای کشور عزیزمان به ارمغان آید.

نقد و بررسی مجمع تشخیص مصلحت نظام

مجمع تشخیص مصلحت نظام یکی از نهادهای محوری عالی سیاستگذاری عمومی در ایران است. دکتر کیومرث اشتریان، عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، در دو یادداشت متوالی به نقد و بررسی این نهاد پرداخته‌اند. ایشان در یادداشت نخست خود به دو سرچشمه نظری مجمع (نظریه مصلحت در فقه شیعه و مدل برنامه‌ریزی استراتژیک مبتنی بر ضرورت‌های اجرایی) پرداخته‌اند و چالش‌های آن‌ها در فضای عینی سیاستگذاری را برجسته ساخته‌اند. ایشان در یادداشت دوم، عملکرد مجمع را با تکیه بر تحلیل سیاست‌های کلی نقد کرده و به این مسئله پرداخته‌اند که چقدر مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌تواند نسخه‌ای بومی از یک مجلس سنا باشد. متن کامل دو یادداشت را می‌توانید به پیوست این پست دریافت کنید.

مسئولیت فرهنگی شرکت ها

دکتر کیومرث اشتریان*: مسئولیت فرهنگی شرکت‌ها عبارتست از احساس مسئولیت و انجام فعالیت‌هایی که معطوف به فرهنگ عمومی جامعه، ارتقاء همزیستی بین‌المللی، اصلاح خرده فرهنگ کجرو، افزایش خلاقیت، بهبود زندگی مدنی و زیباسازی سیمای شهری-روستای و هر آنچه که به فرهنگ و رفتار و ایستارهای زندگی انسانی مربوط می‌شود.

در ادبیات مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها تاکید بسیاری بر مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها شده است اما در خصوص مسئولیت فرهنگی آنها سخن کمتر است. امروزه شرکت‌های بزرگ بین‌المللی در عرصه جهانی فعالیت می‌کنند. این شرکت‌ها در صورت ایفای مسئولیتی فرهنگی می‌توانند درفرهنگ بین‌الملل تاثیر گذار باشند. این فعالیت‌ها می‌تواند از طریق انتشار خدمات و محصولات بین‌المللی، میان فرهنگی یا از طریق ارتقاء گفتگوی بین‌المللی فرهنگ انجام شود.

فرهنگ در مفهوم وسیع آن شامل روش زندگی و در مفهوم مضیق آن شامل خدمات و محصولات فرهنگی می‌شود. گفتگوی بین‌المللی فرهنگی مهم‌ترین دستاورد مسئولیت فرهنگی شرکت‌هاست.

*دانشیار سیاستگذاری عمومی دانشگاه تهران

Corporate Cultural Responsibility

Kioomars Ashtarian

Associate professor of Public Policy

University of Tehran

Corporate cultural responsibility is to take responsibility and do activities that focus on culture, society, promotion of international coexistence, modify deviant subculture, increase creativity, improve civic life and beautification of the urban landscape-Village and whatever the culture and behavior of and perspectives of human life is concerned.

In the literature, corporate social responsibility has a strong emphasis but it is not the case for cultural responsibility. In todays world, major international companies operating in the global arena. These companies has to take cultural duties to promote international culture, to promote peace, tolerance, and international dialogue, to promote understanding cultures each others, and improve creativity.

Culture in its broad sense, including lifestyle and in its narrow sense including cultural products and services could be the subject of Corporate Cultural Responsibility. It is necessary to introduce this notion in international official documentations and to create world cultural report on corporate cultural responsibility.

تماس با ما

جهت ارتباط با مدیریت، ارسال انتقادات و پیشنهادات و نیز ارسال مقالات و اخبار حوزه سیاست گذاری می توانید با نشانی الکترونیکی زیر تماس حاصل فرمایید .

info@ippra.com

ایپرا تلاش خواهد کرد، در کمترین زمان، به مکاتبات شما پاسخ داده و ترتیب اثر دهد.

درباره ما

 تارنمای «تجزیه و تحلیل سیاست گذاری عمومی» (ایپرا/Ippra) پایگاهی تخصصی است جهت استفاده اساتید، دانشجویان و علاقه مندان حوزه سیاست گذاری عمومی که با هدف توسعه و ترویج گرایشات سیاست گذاری در حوزه فرهنگ، سلامت، علم، صنعت و تجارت فعالیت می کند. در این نشانی اینترنتی می توانید خبرهای سیاست گذاری داخل و خارج از کشور را دنبال و نیز مقالاتی در زمینه بهترین نمونه های سیاست گذاری ایران و سایر نقاط جهان را، مطالعه کنید. ایپرا همچنین، برگزاری دوره های آموزشی و پژوهشی، کلاس ها و مجموعه های کارگاهی مرتبط با این حوزه را برای ادارات، سازمان ها و نهادهای دولتی و خصوصی تضمین می کند.