تلخیص و ترجمه، علی آجورلو، دانشجوی دکترای سیاستگذاری عمومی ـ دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز
1ـ پیشینه شکل گیری سیاست مشترک دفاعی و امنیتی اروپا
ایده سیاست دفاع مشترک برای اروپا به سال1948برمیگردد، زمانی که بریتانیا، فرانسه و ]کشورهای عضو[ بنولکس[1]موافقتنامه بروکسل را امضا کردند.
این موافقتنامه دارای یک ماده مرتبط با دفاع متقابل بود که پایه گذار شکلگیری "اتحادیه اروپای غربی" (WEU) شد که تا اواخر دهه 1990پا برجا بود.]همین اتحادیه[ به همراه ناتو محفل اصلی رایزنی و گفتگو پیرامون امنیت و دفاع در اروپا به شمار می رفت.
پایان جنگ سرد و کشمکش های پس از آن در منطقه بالکان نشان داد که اتحادیه اروپا نیازمند عهده دار مسئولیتهایی جهت مقابله با منازعه و مدیریت بحران است. به واسطه همین شرایط نیروهای نظامی اروپایی
می توانستند در مناطقی که قبلاً در سال 1992 مورد موافقت شورای"اتحادیه اروپای غربی" قرار گرفته بود وارد عمل شوند، ولی برابر گفتگوهای به اصطلاح پیترزبورگ همین مناطق در قالب "توافقنامه 1999 آمستردام" در یک مجموعه واحد تلفیق شدند. علاوه بر این، ایجاد پُست "نماینده عالی سیاست مشترک خارجی و امنیتی" ]اتحادیه اروپا[ این اجازه را به اتحادیه داد تا در مسائل سیاست خارجی با "یک چهره و یک صدا" سخن بگوید.
در نشست "شورای اروپایی کُلن" در سال 1999 کشورهای عضو مجدداً بر آمادگی اتحادیه جهت توسعه
قابلیتهایی جهت انجام اقدام مستقل با پشتیبانی نیروهای نظامی مطمئن تأکید کردند. پیشرفت اساسی در این زمینه را "موافقتنامه تکمیلی برلین" دراختیار اتحادیه اروپا قرار داد، موافقتنامهای که به این اتحادیه اجازه
می دهد تا در شرایطی خاص به قابلیت ها و تجهیزات ناتو دسترسی داشته باشد.
در سال 2003 خاویرسولانا (نماینده عالی سابق اتحادیه اروپا) از جانب کشورهای عضو مأموریت یافت تا یک "راهبرد امنیتی برای اروپا" تدوین نماید. این سند که تحت عنوان " یک اروپای امن در یک جهان بهتر" نامیده شد، برای اولین بار محیط امنیتی اتحادیه اروپا را تجزیه تحلیل کرد و مهمترین چالشهای امنیتی و گرفتاریهای سیاسی بعدی اتحادیه اروپایی را شناسایی نمود. در سال 2008 اجرای شدن این سند مورد بازنگری قرار گرفت.
در دسامبر 2009 "پیمان لیسبون" به مرحله اجرا درآمد و تبدیل به نقطه عطفی در توسعه "سیاست مشترک دفاعی و امنیتی" (CSDP) اروپا گردید. این پیمان مشتمل بر دو ماده "کمک متقابل" و "مسئولیت مشترک" کشورهای عضو بود و به اتحادیه اروپا اجازه داد تا با مسئولیت نماینده عالی اتحادیه در امور سیاست خارجی و امنیتی / رئیس کمیسیون اروپایی (HR/ VP)، کاترین اشتون، بخش "سرویس اقدام خارجی اروپایی" (EEAS) را دایر نماید. کارویژه های متمایز بخش جدید ایجاد شده این امکان را در اختیار نماینده عالی/رئیس کمیسیون اروپایی قرار می دهد تا همه اقلام مورد نیاز اتحادیه اروپا را گردهم آورده و رویکرد جامعی را برای مدیریت بحران این اتحادیه به کار بندد.
از زمان ایجاد مأموریت "پلیس اتحادیه اروپا در بوسنی و هرزگوین" در مارس 2002 توسط "شواری مشترک اقدام" نزدیک به 30 مأموریت غیرنظامی و عملیات های نظامی در قالب "سیاست مشترک دفاعی و امنیتی" (CSDP) اروپا صورت گرفته است. اهداف اساسی ]سیاست مشترک دفاعی و امنیتی اروپا[، هم نظامی و هم غیرنظامی، به دقت تعریف شده و با محیط در حال تغییر امنیتی منطبق شده اند.
در دسامبر 2013 مجدداً "سیاست مشترک دفاعی و امنیتی اروپا"(CSDP) در دستور کار نشست شورای اروپا خواهد بود که در آن رهبران کشورهای عضو چگونگی افزایش قابلیت های دفاعی، تقویت صنایع دفاعی و بهبود کارآیی و اثرگذاری "سیاست مشترک دفاعی و امنیتی اروپا" (CSDP)را مورد بحث قرار خواهند داد.
2ـ راهبرد امنیت اروپایی
"راهبرد امنیت اروپایی" (ESS) برگرفته از تصمیمات نشست 12 و 13 دسامبر سال 2003 شورای اروپا می باشد که چارچوب مفهومی لازم برای "سیاست مشترک خارجی و امنیتی" (CSFP) اروپا ـ که بعداً تبدیل به "سیاست مشترک دفاعی و امنیتی " (CSDP) گردید ـ را فراهم ساخت. ]در واقع[شکاف بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا پیرامون اشغال عراق به رهبری آمریکا در سال 2003 نیاز برای داشتن یک نگرش راهبردی مشترک برای افزایش انسجام داخلی در سطح اتحادیه را برجسته نمود. بر همین اساس کشورهای عضو، نماینده عالی اتحادیه در "سیاست مشترک دفاعی و امنیتی اروپا"، خاویر سولانا، را مأمور تهیه چنین راهبردی نمودند.
"راهبرد امنیت اروپایی" که "یک اروپای امن در یک جهان بهتر" خوانده می شد، سندی خلاصه ولی ]درعین حال[ جامعی است که برای اولین بار محیط امنیتی اتحادیه اروپا را تحلیل و تعریف کرده و چالش های اساسی امنیتی و پیامدهای سیاسی آینده اتحادیه اروپا شناسایی میکند. در این چارچوب، راهبرد امنیتی اروپا بر روی پنج مسأله اساسی تأکید می کند:
- · تروریسم
- · تکثیر سلاح های کشتار جمعی
- · کشمکش های منطقه ای
- · دولت های ناکام
- · جرم های سازمان یافته
برای اجتناب از کشمکش ها و بحران های جدید، "راهبرد امنیت اروپایی" (ESS) خواستار اقدامات پیشدستانه نیز می شود. ]در این سند[ ایجاد امنیت در مناطق مجاور اتحادیه اروپا (بالکان، قفقاز جنوبی و دریای مدیترانه) با هدف تقویت نظم مبتنی بر قواعد بین المللی از طریق چندجانبهگرایی مؤثر در اولویت قرار گرفته است. علاوه بر این، "راهبرد امنیت اروپایی" صراحتاً بر وابستگی متقابل چالشهای متعدد امنیت جهانی که برآیند پیوستگی مسائل امنیتی و توسعه ]با یکدیگر[ و تأثیر متقابل احتمالی میان تهدیدهای اصلی تأکید می کند.
در نهایت، راهبرد امنیتی اروپا پیامدهای سیاسی محیط جدید امنیتی را مدنظر قرار می دهد. این سند تأکید
می کند که اتحادیه اروپا نیازمند فعالیت بیشتر، انسجام بیشتر و توانایی بیشتر است. اهمیت همکاری
بین المللی و مشارکت اتحادیه اروپا نیز با طرح این ادعا که هیچ یک از این تهدیدات نمی توانند صرفاً از طریق این اتحادیه حل و فصل شوند مورد تأکید قرار گرفته است. این نتیجهگیری مجدداً تأکید می کند که همین چالشها فرصت هایی را برای اتحادیه اروپا جهت فعالیت و توانمند شدن بیشتر برای پیگیری ایجاد یک جهان متحد و امنتر را فراهم می آورند.
چهار سال پس از پذیرش "راهبرد امنیت اروپایی"، کشورهای عضو در نشست شورای اروپایی دسامبر 2007 به نماینده عالی اتحادیه مأموریت دادند تا " با لحاظ نمودن عناصری که سبب بهبود اجرای این راهبرد می گردد و یا برای تکمیل آن مناسب هستند، اجرایی شدن این راهبرد را مورد بررسی قرار دهد". ماحصل این سند، "گزارش اجرای راهبرد امنیت اروپایی: تأمین امنیت در جهان متغیر" در سال 2008 است، که به طور مؤثر بر اعتبار پایدار راهبرد امنیتی سال 2003 اروپا و نیازمندی این اتحادیه به توانایی بیشتر، انسجام بیشتر و فعالیت بیشتر برای فعلیت یافتن توانمندی های بالقوه آن تأکید می کند.
3 ـ نقش اتحادیه اروپا در مدیریت بحران های غیرنظامی
اتحادیه اروپا تصمیم گرفته است تا در حوزه های چهارگانه اولویت دار تعیین شده در "نشست شورای اروپایی فیرا در ژوئن سال 2000: پلیس، تقویت حکومت قانون، تقویت مدیریت اداری و حفاظت شهری"، ابعاد
غیرنظامی مدیریت بحران خود را توسعه دهد. قابلیت های ویژه در این چهار حوزه می توانند در مأموریت های مستقل هدایت شده توسط اتحادیه اروپا و یا عملیات های هدایت شده از سوی سازمان های پیشگام نظیر "سازمان ملل" و یا "سازمان امنیت و همکاری اروپا" (OSCE) به کار گرفته شوند.
- · پلیس:
اتحادیه اروپا بر این هدف است تا هرگونه عملیات پلیسی، از مشاوره، کمک و مأموریت های آموزشی گرفته تا جانشینی نیروهای پلیس محلی را انجام دهد. در سال 2003 کشورهای عضو اتحادیه تأمین 5000 افسر پلیس را متعهد شدند که 1400 نفر از آنها می توانند در کمتر از 30 روز به محل مأموریت اعزام شوند.
- · تقویت حکومت قانون:
تلاش های بعمل آمده در سطح بین المللی برای تقویت و در صورت لزوم بازگرداندن قدرت به نیروهای پلیس محلی در صورتی می تواند قرین موفقیت باشد که یک نظام قضایی و تأدیبی صحیح در حمایت از نیروهای پلیس محلی وجود داشته باشد.کشورهای عضو فراهم نمودن نزدیک به 300 افسر در زمینه مدیریت عملیاتهای بحران در این حوزه (دادستان ها، قضات و افسران زندان) را پذیرفته اند.
- · مدیریت شهری:
وجود متخصصین مربوطه در ارتباط با مدیریت شهری، این اتحادیه را قادر به پذیرفتن مأموریتهای مدیریت شهری در حوزه عملیات های مدیریت بحران می کند، و در صورت نیاز با کوتاه ترین اعلام در محل مأموریت مستقر می گردند.
- حفاظت شهری:
در این زمینه نیز تمهیداتی اندیشیده شده و عبارت اند از:
- تشکیل2یا 3 تیم ارزیابی/ هماهنگی،که قادر به حرکت چرخشی هستند و دربرگیرنده 10 متخصص که توانایی اعزام در عرض 3 الی 7 ساعت را دارند.
- تشکیل تیم های مداخله تا 2000 نفر برای استقرار در کوتاه ترین زمان.
- تشکیل تیم های مضاعف یا تخصصی بیشتر که می توانند در عرض 2 الی 7 روز، بسته به نیازهای خاص هر بحران، به محل مأموریت اعزام شوند.
"کنفرانس اداری تونایی مدیریت بحران غیرنظامی" که در 19 نوامبر سال 2002 برگزار شد تأیید کرد که اتحادیه اروپا در این چهار حوزه به اهداف عینی خود رسیده و حتی آماده انجام مأموریت فراتر از کشورهای عضو می باشد.
[1]ـ اتحادیه گمرگی که در سال 1944 میانهلند، بلژیک و لوکزامبورگ منعقد گردید و سپس در دهه 1950 تبدیل به یک اتحادیه اقتصادی میان آنها گردید.