زینب رفعتی: در حال حاضر دانش به عنوان منبع مهم و ارزشمندی در سازمانها و نهادها محسوب میگردد. با توجه به اهمیت روز افزون دانش، پیادهسازی مدیریت دانش در سازمانها از جمله بانکها مورد توجه بسیار قرار گرفته است. از این رو بررسی تجربه مدیریت دانش در بانک جهانی میتواندتاثیر بسزایی در طراحی و پیادهسازی آن در بانکهای داخلی داشته باشد.
بانک جهانی اجرای نظام مدیریت دانش را به صورت گسترده و در دو بعد داخلی و خارجی انجام میدهد؛ بعد داخلی شامل کارمندان ستاد (گروههای موضوعی) میشود که با هدف جمعآوری و در دسترس قرار دادن آخرین و بهترین دانش در حوزه توسعه کشورها و بخشها صورت میگیرد تا کارمندان بتوانند مشاوره بهتری به مشتریان خود ارایه دهند. در بعد خارجی شامل تسهیم دانش با مشتریان، شرکا و سهامداران میگردد.
8 تجربه بانک جهانی در اجرای مدیریت دانش
استراتژی مدیریت دانش
تعریف استراتژی در اجرای نظام مدیریت دانش اگرچه کار مشکلی است اما گام ابتدایی و حیاتی است.
استراتژی مدیریت دانش باید به صورت روشن به موارد زیر بپردازد:
ساختار مدیریت دانش
کارکرد و سازمان مدیریت دانش بانک جهانی همانند الگوهای مدیریت دانش در سایر سازمانهاست:
v واحد مرکزی کوچک (سه نفر) که کارها را تسهیل و هماهنگ میکند.
v مدیران اجرایی در شبکهها و مناطق مختلف که مسئول اجرای برنامه مدیریت دانش هستند.
v گروههای موضوعی (Thematic Groups) و میز کمک (Help Desk) که ابزارهای تسهیم دانش هستند.
v نهاد راهبری (شورای مدیریت دانش) که مسئول سیاستگذاری مدیریت دانش است.
شیوههای تسهیم دانش
بانک جهانی از راههای متعددی دانش را به اشتراک میگذارد:
بودجه تسهیم دانش
بودجه سالانه برنامه تسهیم دانش بانک جهانی حدود 3 درصد بودجه اجرایی بانک است. از این مقدار:
اختصاص یافته است.
پرورش گروههای اقدام
در بسیاری از سازمانها ایجاد مخزن دانشی راحتتر از تغییر فرهنگ سازمانی به سمت تسهیم دانش است. در بانک جهانی نیز ابتدا تمرکز بر ایجاد مخزن دانشی بود اما سرانجام گروههای موضوعی اهمیت یافتند و بر ارتباطات فردی به منظور تسریع یادگیری و اجرای مدیریت دانش تاکید شد. در آغاز تنها یک گروه حرفهای تمام وقت وجود داشت اما اکنون 120 گروه موضوعی وجود دارد.