02/20 1393

پژوهشی در سیاست حمایت مالی دولت های نهم و دهم از حوزه های علمیه

  

روح اله دهقانی*:  یکی از سیاست­های فرهنگی دولت احمدی نژاد، سیاست توسعه حمایت­های مالی از حوزه علمیه بوده است.

بر اساس این سیاست، بودجه حوزه ­های علمیه در سال 1390 که هنوز مشکلات مالی و تحریم گریبان کشور را به صورت جدی نگرفته بود، نسبت به سال 1384 که آخرین سال دولت هشتم بود، حدود 35 برابر افزایش را نشان می­دهد. البته با در نظر گرفتن تخصیص واقعی بودجه، این مبلغ حدود 20 برابر می باشد. چنین حجم افزایشی در بودجه یک نهاد، نشان از سیاست گذاری و اهتمام ویژه دولت­های نهم و دهم به آن را دارد.

بر همین اساس در این مقاله تلاش شده است تا با استفاده از مبانی نظری سیاست پژوهی، به کالبدشکافی و تحلیل چرایی این سیاست در دولت­های نهم و دهم پرداخته شود. بر اساس مدل چرخه­ای تحلیل سیاست، در این مقاله از میان سه حوزه اصلی سیاست پژوهی که شامل تدوین سیاست، اجرا و ارزیابی می­شود، محور اول یعنی تدوین سیاست مورد تحلیل قرار خواهد گرفت. البته بررسی چگونگی اجرا و یا ارزیابی آن نیز در جای خود قابل توجه است که می­تواند موضوع نوشته­های دیگری قرار گیرد. بنابر این تلاش می­شود تا به این سوال پاسخ گفته شود که «چه علل و عواملی موجب تدوین سیاست افزایش حمایت مالی حوزه­های علمیه در دولت­های نهم و دهم شد؟»

با تحلیلی که در این مقاله ارائه شده است، این سیاست را می­توان جزو سیاست­های آرمانگرایانه دسته بندی کرد. سیاستی که بیش از آن که ناظر به مشکلی واقعی و عینی باشد، ریشه در رویکرد ایدئولوژیک دولت­های نهم و دهم داشت. گو این که اگر چنین رویکردی در دولت وجود نداشت، پذیرش کمک از سوی شورای عالی حوزه علمیه نیز با ملاحظه بیشتری صورت می­گرفت و بعید بود چنین حجم افزایشی را بپذیرد. در ادامه به نظر رسید تبیین متفاوت و البته قابل جمعی با تبیین اولیه نیز بتوان داشت که این سیاست با توجه به نیاز دولت به تایید حوزه علمیه توسعه ویژه و متفاوتی پیدا کرد. عملکرد فرهنگی غیرقابل قبول دولت و نفوذ جریاناتی در دولت با عنوان جریان انحرافی، نیاز به مشروعیت دینی از جانب حوزه و علما را دوچندان می­ساخت. مشروعیتی که بتواند بخشی از پایگاه حمایتی دولت را که در میان گروه­های مردمی داشت، تقویت کرده و استمرار بخشد. گر چه دولت نتوانست به دلیل محاسبه اشتباهی که از رویکرد مراجع شیعه داشت، از این سیاست طرفی ببندد.

اما نکته مهم در این است که حوزه­های علمیه علاوه بر خدمات مستقیمی که در قالب تامین نیروهای مورد نیاز مشاغل مختلف به نظام ارائه می­دهند، می­توانند تغییرات عمیق فرهنگی را در میان طلاب خود ایجاد کنند و دانش آموختگان آن اگر به شغل خاص و مرتبطی نیز گرایش پیدا نکنند، تاثیرات فرهنگی قابل قبولی برای جامعه ایجاد خواهند کرد. نظامی که در شهرستان­های کوچک نیز دانشگاه دارد و بودجه آن را در قالب سرانه تامین می­کند، می­تواند سرانه ویژه­ای نیز به حوزه­های علمیه اختصاص دهد تا با این سیاست، هم بودجه مطمئنی برای توسعه فعالیت حوزه­های علمیه در نظر گرفت و هم به موازات بسیاری از رشته­های دانشگاهی غیر مفید، مراکز حوزوی سازنده­ای در نقاط مختلف کشور، ایجاد شوند.

 

دانشجوی دکتری سیاست گذاری فرهنگی دانشگاه باقرالعلوم(ع)