Login Register

ورود به حساب کاربری

نام کاربری
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد حساب کاربری

Fields marked with an asterisk (*) are required.
Name
نام کاربری
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
پست الکترونیکی *
تکرار پست الکترونیکی *

اقتصاد تکاملی و نقش اقتصادی دولت

روح الله ابراهیمی: شومپیتر پیشنهاد کرد که نقش اصلی در سرمایه داری ، سوسیالیزم و دموکراسی نقش نهاد ها در اقتصاد می‌باشد. او احساس کرد که تئوری اقتصادی باید با مکانیزم های اقتصادی و جامعه شناسی اقتصادی با نهاد های اقتصادی سر و کار داشته باشد .

بدون کمک کارآفرینان امکان پیش بینی یا دسترسی به سرمایه برای دنبال کردن چشم انداز بلند مدت وجود ندارد . تصمیم گیری های آنها ممکن است مانع کشور در تخصص گرایی صنایع با چشم انداز های فرعی شود .

چه نوع تئوری اقتصادی مناسب تر است ؟ برای معنی دادن به این حقیقت تجربی که دولت یک بازیگر حیاتی سیستم اقتصادی می باشد ، کدام نقش ها باید بازی شود و چرا ؟اینها موضوعات ما در این فصل هستند .

با وجود تجدید حیات اغلب چشمنداز های سود گرایی جدید در رابطه بین دولت و اقتصاد در دهه 80 ، ان جا باید دوحقیقت قبلی از تجزیه و تحلیل های تجربی وجود داشته باشند که عبارتند از :

1-            هم دولتها و هم بوروکراسی ها به رشد ادامه می دهند و یک نقش حیاتی در اقتصاد ایفا می نمایند همانطوریکه بررسی های اخیر اقتصاد دان ها نشان می دهد .

2-            هیچ تصمیم گیری کارآفرینانه ای بدون توجه به دولت و سیاست ها و مقررات آن گرفته نمی شود.

اخیرا، جوزف استیگلیتز، که در حال حاضر معاون ارشد رئیس جمهور و اقتصاددان ارشد بانک جهانی می باشد، در یک سخنرانی در مورد بحران آسیا به شورای روابط خارجی شیکاگو ، گفته :

بحران در شرق آسیا، منطقه ای که قبلا به عنوان موفق ترین منطقه در حال توسعه جهان مشاهده شده است، یک اثر عمیق بر تفکر ما درباره استراتژی های توسعه ، سیستم مالی بین المللی و نقش مؤسسات بین المللی دارد . بسیاری در بحران تایید نظریه مورد علاقه خود را در بحران دیده اند.

بعضی از آنها بر این باور بودند که بحران نتیجه اجتناب ناپذیر دخالت دولت در اقتصاد بود ، و با از بین بردن 'مدل شرق آسیا،' بحران ثابت کرده است که سرمایه داری بازار آزاد تنها سیستم اقتصادی زنده می باشد . دیگران این بحران را به عنوان امری که عمدا توسط غرب مهندسی شده توسعه در اقتصاد شرق آسیا مهار نماید و بر آنها برای باز کردن بازارهای خود فشار آورد ، این منتقدان سود غرب را در هزینه شرق آسیا دیدند .

من(استیگلیتز) فکر می کنم هر دوی این نگرش ها غلط می باشد . دولت یک نقش مهم در موفقیت شرق آسا ایفا کرده است . اما هم گرایش به سمت بیرون و هم خط مشی های تجاری توسط خود دولت ترویج شده است . همچنین، آن افراط با تفسیر خود من و بسیاری از افراد دیگر از بحران سازگار نیست. من استدلال می کنم که، اگر چه ما انجام نمی دهیم و به احتمال زیاد یک نظریه کامل از آنچه بحران را پیش بینی می کند نداریم ، آنجا وجود دارد ویژگی های خاصی از اقتصاد و دولت که آسیب پذیری این کشورها را نسبت به یک بحران و تکثیر پس لرزه افزایش داده است . در پاسخ به نقش دولت در مورد بحران من استدلال می کنم که بخشی از آن ناشی از مقررات خیلی کم دولت در برخی مناطق و بخشی از بحران ناشی از کنترل های بیش از حد دولت در دیگر مناطق می باشد .

دیدگاه تکاملی در اقتصاد:

ابعاد اساسی و مفاهیم آن

وظیفه مواجهه با اقتصاد امروز ممکن است به عنوان یک نیاز به ادغام مشخص دیدگاه شومپیتر از یک فرایند سرمایه داری موقتی انعطاف پذیر با بینش سخت کینز می باشد .

در حال حاضر، 58 سال پس از اقتصاد تکاملی شومپیتر می باشد آن ممکن است برای دولت برخی از اصول اساسی باشد و برخی مفاهیم را برای تجزیه و تحلیل اقتصادی نشان دهد. آن باید روشن شده باشد که آنها ساختی از یک الگوی کاملا جدید می باشند که عبارتند از :

1-            سرمایه داری یک فرآیند تاریخی است که تغییر مهمترین ویژگی مربوط آن می باشد .

2-            عوامل اقتصادی خلاق هستند و شرکت ها عوامل تحول می باشند .

3-            رقابت، به عنوان هم آوری در میان شرکتها و به عنوان یک مکانیسم انتخاب درک شده ، و موتور حرکت تغییرات اقتصادی می باشد.

4-            نوآوری، به عنوان کاربردهایی از ایده های جدید و یا روشهایی برای حوزه اقتصادی درک شده ، و سوخت اصلی موتور تغییر می باشند.

5-            پول یک دارایی است و بازار مجموعه ای از روابط متقابل مالی و جریان نقدی است که در آن تولید و توزیع تعبیه شده است.

6-            زنجیره علی اصلی در عملیات سیستم های اقتصادی با تصمیم گیری کارآفرینی برای تعیین سطح کل سرمایه گذاری، تولید، تقاضا و اشتغال شروع می شود .

7-            پول و نوآوری هر دو به عنوان 'اهرم ثروت عمل می کنند و به عنوان تولید کنندگان عدم قطعیت می باشند . فعل و انفعال آنها ریشه در ویژگی های دوقلوی سیستم یعنی پیشرفت و درگیری دارد .

8-            نرخ سود تمایل به افتراق (نه به تساوی)، بین سرمایه گذاری و سود دارد .

با در نظر گرفتن این ابعاد اساسی ، ما می توانیم به طور مختصر عملیات یک کارآفرینی اقتصادی را طرح نماییم و آن یعنی واژه ای که هم توسط شومپیتر و هم توسط کینز برای مشخص کردن سرمایه داری بکار گرفته شده است .

در رویکرد شومپیتر ،رقابت به عنوان تعامل و هم آوری میان شرکت ها در محیط هایی که آنها تلاش می کنند تا مزیت های رقابتی را به منظور افزایش سهم شان در بازار و تحقق بخشیدن مازاد سود ایجاد نمایند درک شده است. موفقیت یا شکست در این استراتژی ها همیشه نتیجه عدم تقارن وتضاد میان شرکت ها می باشد .برخی شرکت ها رشد می کنند وقابلیت های سازمانی و تکنولوژیکی شان را تقویت می نمایند درحالی که دیگران ناپدید می شوند و یا اقدام به انجام فعالیتهای حاشیه ای در سیستم اقتصادی می نمایند .

بنابراین رقابت یک مبارزه برای پیمایش و رشد در یک محیط نامطمئن می باشد . در این زمینه، انحصار فرصت های بازار چیزی مخالف رقابت نیست، بلکه نتیجه موقتی خود فرآیند های رقابتی می باشد .

با استفاده از استراتژی های رقابتی، شرکت ها به دنبال موقعیت های انحصاری هستند که آنها را قادر به تبدیل به منابع سود انباشته و رشد بالقوه می کند . هدف آنها تولید موانعی برای محافظت خودشان وبازارهایشان از تهاجم رقبای شناخته شده و ناشناس می باشد .

با این حال سود مازاد، ، موقتی است ، و از انجا که رقابت خود یک ابزار تهدید شرکت ها می باشد ، شرکت ها یا از طریق استراتژی های تقلید از شرکت های دیگر و یا از طریق رفتار نوآورانه خود ، ظرف و محملی برای محصول مستمر متمایز و افزایش بهره وری فراهم می نمایند . در آن چهار چوب ما یک ارتباط پویا بین ابداعات ، ساختار های بازار و استراتژی های تجارت داریم .

این به نوبه خود، حاکی از درک این است که رقابت نه تنها در بازارهای موجود و در میان شرکت های فعال در همان بخش ها ، بلکه در میان شرکت های واقع در بخش ها و یا صنایع مختلف ، و در 'بازار آینده " که ریشه در 'استراتژی نوآوری وانتظارات فن آوری حال حاضر شرکت ها دارد رخ می دهد .

بی ثباتی، که خود را از طریق نوسانات مستمر در فعالیت اقتصادی ، بیکاری، ورشکستگی، و تحولات ساختاری آشکار می سازد از ویژگی های درون زای طبیعی سیستم اقتصادی می باشد . بنابراین ثبات، یک ویژگی ذاتی سیستم نیست، بلکه نتیجه اجتماعی و نهادی ساخته شده فزاینده می باشد . در اقتصاد های تکاملی، ساختار اقتصادی خودش باید به عنوان یک سیستم بین نهادی تجزیه و تحلیل شود.

نهادها برای کاهش عدم اطمینان تعاملات انسان ها وجود دارند . عدم اطمینان به عنوان پیامد پیچیدگی مشکلات و نرم افزار حل مشکل افزایش پیدا می کند .نکته دیگر این است که عدم اطمینان از نقص اطلاعات نسبت به رفتار دیگر افراد در فرآیندهای تعاملات انسان ها افزایش پیدا می کند.

نکته کلیدی در اینج ا این است که وجود نهادها شرط کافی برای کاهش عدم اطمینان و پیچیدگی مدیریت نیست . بلکه آنها شرط لازم می باشند .

3-            تکامل اقتصادها و نقش اقتصادی دولت : رویکرد شومپیتر

شومپیتر قبول دارد که اهمیت دخالت دولت برای تشویق و چهارچوب دهی فعالیت صنعتی قدمت آن حداقل به سال 1918بر می گردد یعنی زمانی که اومقاله ای تحت عنوان بحران مالیات دولت منتشر کرد.

شومپیتر در تلاش برای تشخیص ماهیت و اثرات رهبری و کنترل دولت ، متمرکز بر رهبری دولت نسبت به اقتصاد خودکفا می باشد . شومپیتر در سخنان خود، قائل بر این بود که بخش بزرگی از سرمایه گذاری های جدید در صنعت برای توسعه منابع بود.

شومپیتر در خصوص نقش اقتصادی دولت نوشت که دولت رهبری می کند . دولت فشار می آورد. آن به شیوه های مختلف تامین مالی و ارتقا کمک می کند ... البته این رهبری فعال بوده و چیزی بسیار متفاوت از کنترل صرف و یا تنظیم، و نیز توجه به صرف شرایط می باشد .

پارامترهای اساسی شومپیتری، عقلانیت صنعتی، افزایش بهره وری و نوآوری انجام می باشند .

جمعبندی: مداخله انتخابی، رهبری کارآفرینی، تشویق کارتل های سرمایه گذاری، و عقلانی کردن صنایع توسط دولت عناصری بودند که توسط شومپیتر در خصوص سیاست اقتصادی آلمان مورد تأکید قرار گرفت.

نکته ی مهم ارزیابی مثبت شومپیتر در مورد طراحی مجدد از مرزهای بین محیط های عمومی و خصوصی می باشد . شومپیتر رابطه بین تغییرات ساختاری و ثبات اقتصاد کلان را به طور مجدد به ما یادآوری می کند .

شومپیتر مفاهیم تخریب خلاق و رقابت از طریق نوآوری، که در آن شرکت های بزرگ و سازه های بازار انحصاری هستند مطرح می سازد.

تعریف شومپیتر از سوسیالیسم نه بر ابزارهای تولید بر از تمرکز دارد و نه در ریشه کن کردن مالکیت خصوصی، بلکه در اجتماعی کردن آن، که شامل اصل طراحی مجدد مرزهای بین خصوصی و عمومی در عرصه اقتصادی می باشد . از نظر نویسنده ، سوسیالیسم به عنوان یک الگوی نهادی 'تعریف شده است. این بازخوانی از گفتمان شومپیتری در مورد ساختارهای دولت و سیاست های دولت اجازه می دهد تا چند نکته در مورد دولت بحث شود :

نکته اول، اقتصاد اجتماعی پیش بینی شده توسط شومپیتر را می توان از لحاظ اقتصادی با توجه به وجود اطلاعات منطقی تر دانست زیرا تصمیمات با سازگاری بیشتری در مورد تولید و سرمایه گذاری می تواند گرفته شود .

نکته دوم، روند نوآورانه می تواند ملاحظات زمان و مکان را به طور هماهنگ در نظر بگیرد .

نکته سوم ، رابطه بین تغییرات تکنولوژیکی و اشتغال می تواند همچنین با سیاست های هماهنگ عقلانی شود.

در نهایت، مقاومت در برابرتغییرات می تواند 'به شدت از بین برود ، و در نتیجه ارتقاء به سمت نوآوری می تواند با روش سریعتر و منطقی تر انجام شود .

نتیجه گیری

در پرتو مطالب فوق ، در یک محیط تکاملی علائم بازار باید به عنوان داده مرتبط با تولید جاری درک شوند .در حقیقت آنچه که در اینجا پیشنهاد می شود یک مجموعه خط مشی وظیفه ای است که توسط دولت هماهنگ می شود اگر چه با عوامل بخش خصوصی مذاکره می شود و به منظور دستیابی به متغیر های تکاملی اساسی یعنی عدم اطمینان ، تازگی ، یادگیری ، تحول ساختاری و بی ثباتی می باشد.

با توجه به مطالب ارائه شده نقش دولت باید در سه حوزه اصلی متمرکز شود :

1-            هماهنگی سرمایه گذاری و تحریک کار آفرینی: که در آن از طریق طراحی و گفتگوی استراتژی های سرمایه گذاری ، عدم اطمینان کاهش می یابد .

2-            مدیریت تخریب خلاق :که باعث جلوگیری از مشکلات مرتبط با تغییر ساختاری می شود .

3-            ایجاد نهاد :که شکل می دهد هم خط مشی های توسعه ای و تنظیم کننده را و ایجاد می کند قابیلت های سازمانی را جهت انجام دو وظیفه قبلی.

این نکته در اینجا تأکید می کند که استراتژی تحول جعبه ابزاری است که در بر می گیرد همه ابزارهای خط مشی اقتصادی را و شامل کل قلمرو ساختار تولید می باشد .

جمع بندی :از دیدگاه نظریه تکاملی نقش اقتصادی دولت در ارتباط با سیستم اقتصادی باید مبتنی بر یکپارچه سازی عناصر زیر باشد :

1-            نیروهای بازار که اگر چه مهم هستند ولی ناکافی هستند .

2-            دولت که یک شریک اساسی در عرصه اقتصاد می باشد .

3-            اینکه امکان ایفای هر دو نقش به طور مستقیم مرتبط است با وجود استقلال داخلی عوامل دولتی و بخش خصوصی .

4-            دیگر اینکه نشان ها باید مرتبط باشد در بخش خصوصی با نهاد های طراحی شده تشویق تبادل اطلاعات میان شرکت ها به منظور معرفی ساختار های همکاری میان استرتژی های رقابتی شان .

آخرین جنبه که باید ذکر شود ارتباط بسیار ضروری و ماهیت نهادی خط مشی های تحول ساختاری می باشد .

برای دستیابی به همه اهداف نویسنده ادعا می کند که یک نیاز قوی به نهادها وجود دارد که عقلانیت فراتر از بازار را فراهم نمایند .

 

تماس با ما

جهت ارتباط با مدیریت، ارسال انتقادات و پیشنهادات و نیز ارسال مقالات و اخبار حوزه سیاست گذاری می توانید با نشانی الکترونیکی زیر تماس حاصل فرمایید .

info@ippra.com

ایپرا تلاش خواهد کرد، در کمترین زمان، به مکاتبات شما پاسخ داده و ترتیب اثر دهد.

درباره ما

 تارنمای «تجزیه و تحلیل سیاست گذاری عمومی» (ایپرا/Ippra) پایگاهی تخصصی است جهت استفاده اساتید، دانشجویان و علاقه مندان حوزه سیاست گذاری عمومی که با هدف توسعه و ترویج گرایشات سیاست گذاری در حوزه فرهنگ، سلامت، علم، صنعت و تجارت فعالیت می کند. در این نشانی اینترنتی می توانید خبرهای سیاست گذاری داخل و خارج از کشور را دنبال و نیز مقالاتی در زمینه بهترین نمونه های سیاست گذاری ایران و سایر نقاط جهان را، مطالعه کنید. ایپرا همچنین، برگزاری دوره های آموزشی و پژوهشی، کلاس ها و مجموعه های کارگاهی مرتبط با این حوزه را برای ادارات، سازمان ها و نهادهای دولتی و خصوصی تضمین می کند.